English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7875 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
embroglio U گیر موضوع غامض
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tangled U غامض
unintelligible U غامض
abstrusely U غامض
knotty U غامض
abstruse U غامض
Chinese puzzle U مسئلهی غامض
dilemmas U مسئله غامض
problematical U مسئلهای غامض
problematic U مسئلهای غامض
involute U غامض پیچدار
dilemma U مسئله غامض
spinosity U وضعیت غامض
Chinese puzzles U مسئلهی غامض
abstruseness U غامض بودن
sequential access U فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queues U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queued U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queue U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread U این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
red herring U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herrings U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
that is not the proposition U موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
imbroglio U قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
imbroglios U قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
reverse U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversing U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
circular U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circulars U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
afair U موضوع
text U موضوع
point U موضوع
issue U موضوع
theme U موضوع
questioned U موضوع
issued U موضوع
issues U موضوع
propositions U موضوع
propositioning U موضوع
propositioned U موضوع
topics U موضوع ها
proposition U موضوع
themes U موضوع ها
question U موضوع
head U موضوع
questions U موضوع
themes U موضوع
plotless U بی موضوع
texts U موضوع
topic U موضوع
subject [topic] U موضوع
subject U موضوع
subjects U موضوع ها
objected U موضوع
mattering U موضوع
objecting U موضوع
topics U موضوع
objects U موضوع
matters U موضوع
criteria U موضوع
topic U موضوع
matter U موضوع
direct objects U موضوع
indirect objects U موضوع
mattered U موضوع
object U موضوع
motifs U موضوع
motif U موضوع
subjects U موضوع
subjected U موضوع
subjecting U موضوع
subjecting U شیی موضوع
subject U شیی موضوع
subjected U رعایا موضوع
subjects U رعایا موضوع
sign position U موضوع علامت
sides of the question U اطراف موضوع
side issue U موضوع فرعی
side issues U موضوع فرعی
side show U موضوع فرعی
subject U رعایا موضوع
subjected U شیی موضوع
res ipsa loquitur U موضوع گویاست
not to point U بیرون از موضوع
affaire d'honneur U موضوع شرافتی
monomaniac U دیوانه یک موضوع
it is a question of money U موضوع بسته به
in question U موضوع بحث
in contestation U موضوع بحث
recitation U تعریف موضوع
problems U معما موضوع
problem U معما موضوع
not to the point U خارج از موضوع
subjects U شیی موضوع
subjecting U رعایا موضوع
recitations U تعریف موضوع
beside the question U خارج از موضوع
out of question U خارج از موضوع
objective complement U مکمل موضوع
off the track U از موضوع پرت
at issue U موضوع بحث
matter on hand U موضوع بحث
irrelevant U خارج از موضوع
businesses U موضوع تجارت
postulated U اصل موضوع
postulate U اصل موضوع
grievance U موضوع شکایت
privity U موضوع محرمانه
a horse of another colour [different colour] U موضوع علیحده
postulates U اصل موضوع
business U موضوع تجارت
decades U ده موضوع یا رویداد
decade U ده موضوع یا رویداد
postulating U اصل موضوع
What gives? U موضوع چه است؟
What is happening? U موضوع چه است؟
What's behind all this? U موضوع چه است؟
issue U موضوع دعوی
objects U موضوع منظره
objecting U موضوع منظره
objected U موضوع منظره
object U موضوع منظره
indirect objects U موضوع منظره
What's on? U موضوع چه است؟
What's up? U موضوع چه است؟
What's wrong? U موضوع چه است؟
What's going on? U موضوع چه است؟
What is the matter? U موضوع چه است؟
What's cooking? U موضوع چه است؟
What's the matter? U موضوع چیه؟
direct objects U موضوع منظره
universe of discourse U موضوع بحث
fair game <idiom> U موضوع تهاجم
issue U موضوع شماره
What is it all about ? U موضوع چیست ؟
subduce U موضوع کردن
subject of debate U موضوع دعوی
case U موضوع حالت
cases U موضوع حالت
subject and predicate U موضوع و محمول
issued U موضوع شماره
lemma U مقدمه موضوع
issued U موضوع دعوی
issues U موضوع شماره
neither here nor there <idiom> U بیربط به موضوع
issues U موضوع دعوی
subject matter U مطلب موضوع
subject matter U موضوع اصلی
permit goods coveredby U کالای موضوع پروانه
question in dispute U موضوع متنازع فیه
It dawned on me. U بعدش من [آن موضوع را] فهمیدم.
that is a matter of habit U موضوع عادت است
It deals with ... U موضوع در باره ... است.
donnee U موضوع داستان یا درام
stick to the point U از موضوع خارج نشوید
reagent U موضوع ازمایش روانی
remind me ofit U ان موضوع را بخاطرمن بیاورید
the matter in hand U موضوع مورد بحث
the matter is perplexed U موضوع درهم است
dawn on <idiom> U روشن شدن (موضوع)
lowdown <idiom> U لپ مطلب ،حقیقت موضوع
contested area U منطقه موضوع اختلاف
deviate from the main subject U از موضوع خارج شدن
red herring <idiom> U از موضوع اصلی دورکردن
i a with you on that matter U من در ان موضوع با شماموافق هستم
name of the game <idiom> U قسمت اصلی یک موضوع
it is a question of money U موضوع پول است
at stake U نامعلوم موضوع بحث
That is beside the point. It is irrelevant ( inconsequential , immaterial ) . U ربطی به موضوع ندارد
The topic of our discussion . The subject of our talk (argument). U موضوع بحث وصحبت ما
object of worship U موضوع پرستش یاستایش
obiter dictum U خارج از موضوع دعوی
the tax in question U مالیات موضوع بحث
that is not the question U موضوع این نیست
thematic apperception test U ازمون اندریافت موضوع
topicality U موضوع موردبحث روز
vexata questio U موضوع متنازع فیه
The contrary was proved. U عکس موضوع ثابت شد
matter in hand U موضوع مورد بحث
gambits U بذله موضوع بحث
cause U موضوع منازع فیه
subjects U مبحث موضوع مطالعه
subjecting U مبحث موضوع مطالعه
subjected U مبحث موضوع مطالعه
subject U مبحث موضوع مطالعه
gambit U بذله موضوع بحث
bets U موضوع شرط بندی
monograph U رساله درباره یک موضوع
contenting U موضوع یک برنامه یا متن
plots U موضوع اصلی توط ئه
plot U موضوع اصلی توط ئه
there U دراین موضوع انجا
content U موضوع یک برنامه یا متن
causing U موضوع منازع فیه
plotted U موضوع اصلی توط ئه
bet U موضوع شرط بندی
monographs U رساله درباره یک موضوع
causes U موضوع منازع فیه
Recent search history Forum search
1ICR
2make the case? به فارسی چی میشه
1The present situation in Afghanistan is quite problematic. The country has very little in the way of existing infrastructure, and no real prospects for economic growth aside from the illegal drug trad
1coffee table conversation piece
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی با افزایش حجم ناشی از پرتو تابیده‌شده به سلول‌های سرطانی جاذب نانوذرات طلا
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی به کمک افزایش حجم ناشی از تابش لیزر به سلول های حاوی نانوذرات طلا
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com